
قالب کتاب : PDF (مخصوص کامپیوتر) – JAR (جاوا) و ePUB (کتاب اندروید و آیفون) – APK (اندروید)
با تشکر از سوگلی۷۲ جون بابت نوشتن این رمان زیبا .
دانلود کتاب برای کامپیوتر (نسخه PDF)
دانلود کتاب برای موبایل (نسخه پرنیان)
دانلود کتاب برای موبایل (نسخه کتابچه)
دانلود کتاب برای موبایل اندروید و آیفون (نسخه ePUB)
دانلود کتاب برای اندروید (نسخه APK)
قسمتی از متن رمان :
دستمو جلو چشمای گرد شده ترانه تکون دادم.حس کردم الان چشماش میپره بیرون
هووووی ... چرا اینجوری زل زدی بهم؟
اینی که گفتی شوخی بود دیگه نه؟
گردنمو چرخوندمو گفتم: نه ... مگه من باهات شوخی دارم؟
گوشای من درازه؟
از رو تخت بلند شدمو جلو پنجره بزرگ اتاقم ایستادم.
گوشات دراز که هست ولی من هرچی گفتم حقیقته
ترانه هم بلند شدو اومد رو به روم ایستاد،باز با چشمای متعجبش بهم زل زد.از قیافه اش خنده ام گرفته بود.
مرض،نیشتو ببند ببینم.منو احمق فرض کرده
اینبار بلندتر خندیدم که نگاه متعجبش رنگ عصبانیت گرفت.
ببینم خر مغزتو گاز گرفته سایه؟ دیوونه شدی؟ میلاد؟ اخه دختر جون میلاد کل زندگی خانوادشو هم بفروشه نمیتونه یه چرخ ماشینتو بخره اونوقت قبول کردی بیاد خواستگاریت؟ اصلا فکر کردی چجوری قراره باهاش زندگی کنی؟