
قالب کتاب زندگی خصوصی : PDF (مخصوص کامپیوتر) – JAR (جاوا) و ePUB (کتاب اندروید و آیفون) – APK (اندروید)
با تشکر از منا معیری جون عزیز بابت نوشتن این رمان زیبا و دلنشین و مثال نزدنی .
دانلود کتاب برای کامپیوتر (نسخه PDF)
دانلود کتاب برای موبایل (نسخه پرنیان)
دانلود کتاب برای موبایل (نسخه کتابچه)
دانلود کتاب برای موبایل اندروید و آیفون (نسخه ePUB)
دانلود کتاب برای اندروید (نسخه APK)
قسمتی از متن رمان زندگی خصوصی رها معیری :
گره ی کراوات خودش رو شل کرد و دور گردن آزاد گذاشت.دگمه های اول پیراهنش را باز کرد و انگشتانش را از بازی یقه داخل فرستاد. به عضلات گرفته ی گردنش چنگی زد و آخی گفت.آرش پا روی پا اند اخته بود و براندازش می کرد.گوشه ی ابرویش بالا رفت: چته زل زدی به من ..؟
به هر کی رو زده بودم نه نمی گفت..پاشو دیگه .. به کاناپه تکیه داد و گوشی موبایلش را لمس کرد: جائی کار دارم..نمی تونم بیام ..
کجا کار داری ...؟
نیم نگاهی به ساعت انداخت.دو ساعت زمان داشت تا به قرارش برسد.باید تا خانه می رفت.دوش می گرفت .لباس می پوشید.
تو ذاتت کوروش..کجاها می پری که من نمی دونم ..
اخم کرد: دارم میرم برای تمدید قرارداد..باید به تو جواب پس بدم ..؟
آرش پقی خندید: تمدید قرارداد ..؟! نگووو..جیگرم کباب شد ..
بی حوصله ایستاد و کتش را از پشت صندلی برداشت: من دارم می رم ...
من فقط بدونم تو این آخر هفته ها کجا تمدید قرارداد داری..فقط بدونم ... یعنی هر هفته تمدید قرارداد ..!؟ با کجا اون وقت ..!؟
نیشخندی به لبش آمد و بی توجه به آرش لپ تاپش را خاموش کرد.
جون کوروش تو کت من نمیره این چرت و پرتا..ولی خوب فعلا بی خیال میشم ..
از کنارش رد شد: پسرم کار خوبی می کنی ..
پسرم و کوفت..حداقل برای فردا برنامه نذار بریم بیرون ..